درست در صدمین سال زادروز المپیاکوس مار زنگی و زخمی برای افسانه قرمز سنگ تمام گذاشت و با سوسوی چراغها در فراسوی مدیترانه و دریای کرت، نگهبانان را به میان درختان زیتون فرستاد تا با ضرب مداوم کوبش ساقهایش از خود اعاده حیثیت کند و در پیرامون زیتونزاران و در گذر روزان و شبان به مهره مار موسیو لوییس مندیلیبار مبدل شود. چه تولد شکوهمندی!
وقتی پاس در عمق از پشت محوطه جریمه و فرار پسر بوشهر از میان دو سیم خاردار، او را در موقعیت تک به تک قرار داد تا بدون مکث و با پتکی زمینی و سرضرب، گل چهارم المپیاکوس را در دقیقه ۸۸ به زیبایی به ثمر برساند، شادباشها و شاباشها به سویش سرازیر شد و از سوی دیگر تمام ورزشگاه، پس از اینکه گوینده نام «مهدی» را عنوان کرد، یکصدا «طارمی» را فریاد زدند. عملکرد استثنایی ستاره ملیپوش ایران اما در نخستین بازی برای المپیاکوس به همینجا ختم نشد و او سه دقیقه پس از وقت قانونی توپ ارسالی از جناح راست کارزار را با ضربه سری دهشتناک به سه جاف چسباند تا در کمترین زمان، بهترین عملکرد را داشته باشد.
حالا در شهر شرجی پیده شهروندانِ عشق فوتبال با ستارهای شرقی سلفی میگیرند و نام کامل او را به حافظه میسپارند تا در روزهای صعبناک صدایش بزنند و در دالان حنجرهها نام او را دلبرانه جستوجو کنند.
روزهای مأیوسکننده و مفلوککننده نراتزوری به سر رسیده و این کاپیتان یوزهاست که در ۳۲ سالگی، آستینها را بالا زده و در سرزمین اسطورهها پاگشایی میکند و از دیوارهای دفاعی حریفان پاشنه آشیل میسازد. برای مهدی زندگی ادامه دارد در عصرهایی ابری که عطر زیتونها در سراسر شهر پیچیده و همای سعادت روی شانههای تاک قد کشیده نشسته است. تاکی که تا خورشید پا گرفته و تابستان را به ماندن ترغیب میکند.
دربی دشمنان ابدی در راه است و اگر پسر تنگستان، قلعه اسرارآمیز پاناتینایکوس را نیز تسخیر کند آه فروخورده پنهان خویش را با هلهلهای شعفبخش تاخت خواهد زد... و این یعنی پایان تطاول انبار باروتی که تا شنگرف آسمان بالا و بالاتر میرود و در خاک دامنگیر یونان سر به آسمان میساید!
۲۶ شهریور ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۳
کد خبر: ۱۰۹۶۲۶۴
با چهچهه چکاوکی که در سینهاش میخواند، عشق نویافته را صدا زد و در عرض ۲۱ دقیقه کاری کرد که دوآتشهها روی سکوهای کارایسکاکیس ایستاده برایش کف بزنند و به احترامش کلاه از سر بردارند.
زمان مطالعه: ۱ دقیقه
منبع: روزنامه قدس




نظر شما